tag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post4478251838340947770..comments2023-07-20T15:52:19.522+03:30Comments on فلسفه علم: گتيه در باغ عدنمصطفی مهاجریhttp://www.blogger.com/profile/03390454591906233765noreply@blogger.comBlogger11125tag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-37765706259054348062011-01-13T08:53:57.010+03:302011-01-13T08:53:57.010+03:30خوشبختانه من هر چه شهودم را فشار میدهم باز هم نمیت...خوشبختانه من هر چه شهودم را فشار میدهم باز هم نمیتوانم خودم را راضی کنم که با ساجد موافق باشم. راستش من از "بارداری ناخواسته" این را میفهمم که باردار نخواسته است که باردار شود نه اینکه خواسته است باردار نشود. "ناخواسته" را من "چنین نیست که خواسته باشد" میفهمم نه "خواسته که نه".مصطفی مهاجریhttps://www.blogger.com/profile/03390454591906233765noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-4727561183415945542011-01-11T12:12:28.799+03:302011-01-11T12:12:28.799+03:30سلام به صالح،
من هنوز فرصت نکردم که کامنتهای ناش...سلام به صالح،<br /><br />من هنوز فرصت نکردم که کامنتهای ناشناس را بخوانم و چون طولانی بود گذاشتهام سر فرصت بخوانم و احیاناً جواب دهم. فکر هم میکردم صرف تشکر کردن و به قول شما خسته نباشید گفتن به کسی که کامنت به این طولانیای گذاشته صورت چندان خوبی ندارد. ضمن اینکه میانهی چندان خوبی هم با کامنتهای با امضای ناشناس ندارم هر چند نه آنقدر که فکر کنم نباید به آنها توجه کرد. <br />شاد باشی.ساجد طیبیhttps://www.blogger.com/profile/09020334659168426775noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-92137198819431701252011-01-11T10:51:14.147+03:302011-01-11T10:51:14.147+03:30ساجد جان
بد نبود برای احترام به دیگر کامنتر ها، پر...ساجد جان<br />بد نبود برای احترام به دیگر کامنتر ها، پرده دری انحصار فهم خود و کاوه و چندتای دیگر، و یا حتی شاگرد پروری و احترام به تلاش سه نوشتار ناشناس بالایی، یک نه خسته هم به آنها می گفتی<br />با تشکر. دوست دارهصالحnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-36691277916825740872011-01-10T12:24:55.129+03:302011-01-10T12:24:55.129+03:30کاوه،
فکر میکنم منظورم همان چیزی است که گفتی یعن...کاوه، <br />فکر میکنم منظورم همان چیزی است که گفتی یعنی بارداری برنامهریزی نشده. البته اینجا چون استثناً صحبت از آدم ابوالبشر و همسر محترمهشان است، احتمال هر سناریوی بامزهای وجود دارد.ساجد طیبیhttps://www.blogger.com/profile/09020334659168426775noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-35191425053468919062011-01-10T11:54:41.547+03:302011-01-10T11:54:41.547+03:30. "بارداري ناخواسته" ارتباطي بين يك حالت.... "بارداري ناخواسته" ارتباطي بين يك حالت جسمي موجود، بارداري، و يك حالت ذهني پيشين، خواست، را بيان مي كند. اعمالي كه به علت آن خواست، يا عدم آن، انجام شده اند، يا نشده اند، در اسناد اين عبارت به يك شخص نامربوط هستند. در شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي، دو نوع روش جلوگيري وجود دارد. نوع اول قطعي است و امكان عملي بارداري را از بين مي برد. در اين صورت ديگر بارداري اي اتفاق نمي افتد تا خواسته يا ناخواسته باشد. نوع دوم قطعي نيست و فقط امكان بارداري را بسيار كم مي كند (مانند هر نوع ديگر از اعمال پزشكي كه امكان كم و بيش كوچكي براي عدم كارايي آنها وجود دارد). شخص اول يا دوم مطرح شده در بند 1، هر يك، مي توانند به يكي از روش هاي جلوگيري قطعي متوسل شوند. با اين حال، از آن جايي كه اين روش ها قطعي هستند، پيامدهاي مهمي هم دارند. بنابراين معمولا روش هاي غير قطعي استفاده مي شوند كه اتفاق "بارداري ناخواسته" را ممكن مي كنند. با اين حال، حتي اگر هيچ يك از اين روش ها هم استفاده نشوند، مي توان از "بارداري ناخواسته" سخن گفت. بدون آن كه به دنبال مثال هايي براي عدم دسترسي به روش هاي مطمئن جلوگيري، يا عدم دانش به آنها برويم، كافي است به ياد بياوريم كه انسان مي تواند خواستي را داشته باشد، يا نداشته باشد، ولي به همه ي اعمالي كه پيامد منطقي آنها محسوب مي شوند دست نزند، يا به اعمالي دست بزند كه نتيجه ي عكس دارند. اين تنها مورد از بدكاري موتور استنتاجي دستگاه خودآگاه باور و خواسته ي ما نيست. شخصي كه نمي خواسته است باردار شود ولي هيچ كاري براي جلوگيري از اين اتفاق نگرفته است و باردار شده است، مسلما مسئول اين وضعيت است. با اين حال، اگر خود او اين اتفاق را يك "بارداري ناخواسته" احساس كند، نمي توان منكر آن شد.<br />گمان مي كنم كمي تامل در درك مفهوم بارداري ناخواسته از طرح هر آزمايش فكري محيرالعقولي روشنگرتر باشد.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-3990324415608125232011-01-10T11:53:47.636+03:302011-01-10T11:53:47.636+03:30. "بارداري ناخواسته" براي يك شخص (كه در .... "بارداري ناخواسته" براي يك شخص (كه در شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي حتما يك زن است) اتفاق مي افتد. طرف دومي در كار نيست. البته، اتفاق باردار شدن اين شخص شرايط لازمي دارد كه يكي از آنها همكاري يك شخص دوم است (در شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي، اين همكاري مي تواند كم يا بيش فعالانه باشد). اين هم ممكن است كه شخص دوم فعاليت لازم را در جهت اتفاق بارداري براي شخص اول كرده باشد، بدون آن كه انتظار اين اتفاق را داشته باشد، يا حتي با وجود اين كه صريحا خواست عدم اتفاق آن را داشته باشد (بررسي مصداق هاي مختلف اين امكان، با توجه به شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي، از حوصله ي اين بحث خارج است). با اين حال، اسناد حالت "بارداري ناخواسته" به شخص اول با استناد به خواست شخص دوم بي معني است. چنين كاري راه را براي اين باز ميكند كه خواست هاي بسيار اشخاص ديگري كه هر يك به نحوي، از دور يا از نزديك، در اتفاق باردار شدن آن شخص اول نقش علي داشته اند در خواسته يا ناخواسته خواندن اين بارداري مربوط فرض شوند. اين كه نقش علي شخص دوم در ايجاد شرايط لازم مي تواند از ديگران مهم تر باشد كافي نيست تا خواست او را هم ارز با خواست شخص اول بدانيم. اينجا عدم تقارن مهمي برقرار است. به عبارت دقيق تر "بارداري ناخواسته" چيزي جز "بارداري ناخواسته-از-طرف-شخص-باردار" نمي تواند باشد، مگر اين كه راه را براي سهيم شدن جمع كثيري در خواستن يا نخواستن بارداري شخص اول باز كنيم. مسلما اين كار هيچ اشكال منطقي اي ندارد. مشكل اينجا است كه مفهوم "بارداري ناخواسته" بايد در دستگاه مفهومي ما به دردي بخورد (يادمان نرود كه هدف اصلي از توليد مفاهيم ايجاد مشغله براي تحليل گران حرفه اي آنها نيست). اين مفهوم به اين درد مي خورد كه از ياد نبريم كه كساني كه مي توانند باردار شوند، مثل آنهايي كه نمي توانند باردار شوند، پيش از هر چيز، آزاد هستند تا براي خود چيزي را بخواهند يا نخواهند و تصميم بگيرند، همچنان كه آزاد هستند تا خواست ديگران را در تصميم هاي خود در نظر بگيرند.<br />(ادامه در نظر بعدي)Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-60818759478356456382011-01-10T11:51:50.049+03:302011-01-10T11:51:50.049+03:30براي ساجد:
"بارداري ناخواسته" يعني باردا...براي ساجد:<br />"بارداري ناخواسته" يعني بارداري ناخواسته: حالت شخصي كه باردار شده است بدون آن كه پيش از اين اتفاق خواست آن را داشته بوده باشد (چون بعد از آن كه، بخواهي يا نخواهي، باردار شده اي، و حالا فقط مي تواني بخواهي يا نخواهي كه بارداري ات را تا پايان ادامه بدهي). بنابراين:<br />(ادامه در نظر بعدي)Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-5470077459224201482011-01-10T11:13:17.882+03:302011-01-10T11:13:17.882+03:30ساجد، "بارداری تصادفی" چیزهای بامزهای ر...ساجد، "بارداری تصادفی" چیزهای بامزهای را برای من تداعی میکند. آیا منظورت بارداریِ برنامهریزینشده است؟کاوه لاجوردیhttps://www.blogger.com/profile/07796199420415437049noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-52869013433867219622011-01-09T22:05:30.542+03:302011-01-09T22:05:30.542+03:30فکر کنم معمولاً بارداری ناخواسته را به این معنا به...فکر کنم معمولاً بارداری ناخواسته را به این معنا به کار میبریم که بارداریای که (دست کم یکی از) طرفین میخواستهاند از بارداری جلوگیری کنند ولی برخلاف خواستِ آنها بارداری رخ داده است. در اینجا آنها نمیخواتسهاند باردار شوند.<br />اما فکر میکنم منظور تو از "بارداری ناخواسته" بارداری است که در آن خواستی برای بارداری وجود نداشته است. یعنی چنین نبوده است که کسی میخواسته است که باردار شود. فکر کنم شاید بهتر باشد به این بگوییم بارداری تصادفی.ساجد طیبیhttps://www.blogger.com/profile/09020334659168426775noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-48655621871516284052011-01-09T11:52:36.287+03:302011-01-09T11:52:36.287+03:30مهدی خستگی روزانه را از تنمان نوشته ات بدر کرد:)مهدی خستگی روزانه را از تنمان نوشته ات بدر کرد:)نیکوماخوسhttp://nikomakhus1.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-66116657648125264482011-01-08T23:20:03.371+03:302011-01-08T23:20:03.371+03:30سلام دکتر
از اینکه ناخودآگاهت، می خواد بر خلاف جری...سلام دکتر<br />از اینکه ناخودآگاهت، می خواد بر خلاف جریان عرف شنا، کنه. نشون از حریته. <br />حریتی بالاتر از همه چی.<br />واقعا شایسته تقدیره این متفاوت بودن.<br />با این حال قبول کن که "کلیه این حرف ها بدون استدلال...دم خروس..." استقرایی منصفانه و اخلاقی نیست! <br />قبول کن...<br /> تا دوباره حریتت رو به رخم بکشی. و به هم کلامی با تو مباهات کنم.صالحnoreply@blogger.com