tag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post5033790633777339438..comments2023-07-20T15:52:19.522+03:30Comments on فلسفه علم: اعتراض به تغییر مدیریت انجمن حکمت و فلسفهمصطفی مهاجریhttp://www.blogger.com/profile/03390454591906233765noreply@blogger.comBlogger26125tag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-54318001825281846582011-11-01T17:49:26.365+03:302011-11-01T17:49:26.365+03:30اگر متوجه نشدهاید، احتمالاً تا به حال برای استخدا...اگر متوجه نشدهاید، احتمالاً تا به حال برای استخدام دولتی (فرقی نمیکند آکادمیک یا غیر آن) در جایی اقدام نکردهاید. اگر اینطور است، اقدام کنید ببینید "اول" از چه چیز شما میپرسند؟معلوم الحالnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-24130886153920182662011-10-30T19:43:09.304+03:302011-10-30T19:43:09.304+03:30* تصحیح می کنم: من هنوز متوجه تعجب شما نشده ام* تصحیح می کنم: من هنوز متوجه تعجب شما نشده امعقل گراnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-49386213169496781872011-10-30T19:41:45.534+03:302011-10-30T19:41:45.534+03:30به پدر خوانده
سوال درباب شرایط صلاحیت یک فرد برای...به پدر خوانده<br /><br />سوال درباب شرایط صلاحیت یک فرد برای استخدام در موسسه ای آکادمیک است. روزنامه و تلویزیون در مقام تعیین شرایط صلاحیت استخدام فلاسفه نیستند. من هنوز متوجه تعجب شما نشده اند. این "ما" که می فرمایید دقیقن کیست که صلاحیت علمی افراد برایش اولویتی ندارد؟ <br />لطفن بفرماییددقیقن شرایط صلاحیت برای استخدام در رشته ی فلسفه، آن هم در مقام جانشینی خانم دکتر اعوانی چیست؟عقل گراnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-28854457287279905012011-10-29T04:16:30.693+03:302011-10-29T04:16:30.693+03:30دوست عزیز، اولویت شما و سایت ها و رسانه هایی که نا...دوست عزیز، اولویت شما و سایت ها و رسانه هایی که نام بردید سرجای خودش، صحبت نه از عقاید گروه شماست و نه بر سر زورآزمایی کودکانه. قانون پیشرفت این حوزه (فلسفه) چیز دیگریست. و فعالانش دارند از تار و پود این قوانین میگویند. شما هم نظر گروهتان هر چه باشد در این مسئله تفاوتی ایجاد نمی کند.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-44347458818685861032011-10-28T19:00:22.878+03:302011-10-28T19:00:22.878+03:30به عقلگرا:
سوء تفاهم شده، اینها برای ما "اول...به عقلگرا:<br />سوء تفاهم شده، اینها برای ما "اولویت" ندارد. من تعجب میکنم چطور این را میپرسید! پیشنهاد میکنم برای آشنایی با "اولویت" ها و "ارزش"های ما چند شماره از کیهان یا چند میزگرد تلوزیونی را ملاحظه بفرمایید.پدرخواندهhttp://www.imdb.com/title/tt0068646/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-7732681567890671992011-10-28T17:11:32.676+03:302011-10-28T17:11:32.676+03:30ایا شما به اعتبار تحصیلات آکادمیک وا نتشار مقالات ...ایا شما به اعتبار تحصیلات آکادمیک وا نتشار مقالات به عنوان مبنایی برای سنجش دانش آکادميک یک فرد قائلید؟ تصدیق می کنید که این یک مبنای پذیرفته شده جهانی است و ربطی به سلیقه ی من و شما ندارد؟ اگر آن را رد می کنید پس چه مبنایی را جایگزین سنجه ی آکادمیک می دانید؟ اگر رد نمی کنید پس با بنده هم رای هستید که اگر فردی را که دکترا و سابقه ی آکادمیک ندارد جایگزین یک متخصص کنیم بار آکادمیک انجمن کاهش یافته است؟عقل گراnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-73538814335504192832011-10-28T14:51:53.088+03:302011-10-28T14:51:53.088+03:301- تبیینی که شما ارایه دادید مربوط به علم مدیریت ا...1- تبیینی که شما ارایه دادید مربوط به علم مدیریت است. چه شرایطی لازم است که یک نهاد اجتماعی "کاراتر" کار کند؟ یا به قول شما "پربارتر" باشد؟ این ویژگیها با "صدق" و "کذب" تفاوت دارد. به همین دلیل گفته میشود که علومی مثل مدیریت از جنس تکنولوژی اند، نه علوم طبیعی. مفاهیمی مثل "کارایی"، بر خلاف صدق و کذب، سرشار از "ارزش" هستند و ممکن است نزد هر فرد و گروه و حزب و حکومتی معنای متفاوتی داشته باشد و این ارزشها هم به تعلقات و آمال و آرزوها و انگیزهها و منافع و ... ربط دارد. بر اساس آنچه گفته شد توسل به بحث مغالطات، یا اعتراض به خلط انگیزه و انگیحته در اینجا بیمورد است. چون بحث، بر سر صدق و کذب نیست.<br />2- وقتی "پرباری" و "کارایی" یک نهاد علمی نزد "مالک فعلی آن" (به هر علتی) متفاوت از تعریفی است که شما از "پرباری" و "کارآیی" میدهید (باز به هر علتی) چرا انتظار دارید کسی را متولی آن کند که شما میپسندید؟<br />3-اشتباه و اشکال اصلی کار شما، به نظر من، در "نیات" و "انگیزهها" و "ارزشهای" شما نیست. در "شیوۀ" عملی کردن و تحقق بخشیدن به آنهاست. استفاده از ابزارها و کنشها و فعالیتهای مخصوص جوامع دموکراتیک (مثل جمع کردن امضا و ...) که کانونهای قدرت متکثرند، در جامعهای که قدرت متمرکز است، نه تنها "مؤثر" نیست (خصوصاً در موارد حاد)، بلکه گاه موجب تحمل هزینههای بیشتر میشود. اگر جنگی بین ایران و امریکا رخ دهد (که خدا نکند) آیا شیوۀ جنگ کلاسیک "مؤثر" است یا باید فکر دیگری کرد؟ این را باید شما پیدا کنید.حنا دختری در مزرعهhttp://www.youtube.com/watch?v=_cTATM5pcf0&feature=relatednoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-77136194419768055572011-10-28T01:17:23.712+03:302011-10-28T01:17:23.712+03:30دوست بسیجی حق با شماست، دلیلی که یکی از نظردهندگان...دوست بسیجی حق با شماست، دلیلی که یکی از نظردهندگان بیان کرده بین حرف های دیگر کم رنگ شده است. اجازه بدهید دلیل نگرانی آکادمیک را یاد آوری کنم. گمانم این است که شما به اولویت دانش افراد قائلید. اگر گمانم درست باش دلیل را موجه خواهید یافت. اما به جای نتیجه گیری اجازه بدهید دلیل را بیان کرده و از شما سوالی بپرسم. <br /><br />آقای حمید زاده دارای دکترای فلسفه نیست. ایشان در امتحان ورودی انجمن رد شده اند. ایشان به علت محدودیت توانایی تدریس و اعتراضات دانشجویان مقطع لیسانس از همکاری با دپارتمان فلسفه ی دانشگاه تهران کنار گذاشته شدند. سوال بنده این است: آیا به گمان شما آقای حمید زاده به لحاظ میزان علم و دانش شان و پیش زمینه ی آکادمیک مقام جایگزینی خانم دکتر اعوانی را دارند؟ فرض من بر این است که من و شما دست کم بر اهمیت پیشرفت و بالندگی آینده ی آکادمیک انجمن توافق داریم. فرض کنید بخواهیم انجمن از نظر آکادمیک پربار تر شود، یا دست کم افت آکادمیک نکند. لطفن پاسخ خود را با توجه به این فرض ارائه بفرمایید. ممنون می شوم.عقل گراnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-33647185547180190332011-10-27T15:48:22.987+03:302011-10-27T15:48:22.987+03:30دوست بسیجی، ما کاری به آنچه شما به آن شهره اید ندا...دوست بسیجی، ما کاری به آنچه شما به آن شهره اید نداریم. فرض را بر علاقه و نسبت نزدیک شما با فلسفه گرفته ایم و با آن فرض وارد گفتگو شدیم. دلایل دانش آموخته گان فلسفه در متن نامه ی جمعی شان، در همین بلاگ، موجود است.<br />برخلاف تصورتان، این نامه بیانیه نیست. باز کردن باب دیالوگ است. دیالوگی که امضاکننده گان آن را سقراطی دانسته اند، دیالوگ سقراطی با مفروض گرفتن برخی مفروضات مخاطب ابتدا میشود و نیز با فرض عقلانیت مخاطب.<br /> با دلائل میتوان به نتیجه وارد شد، ما از یک نتیجه دفاع کردیم بنابر دلائلی که در نامه آمده است. یک رابطه ی علی وقتی در مقدمه ی استدلال برای دلالت بر نتیجه صورتبندی شود بخشی از ریزنینگ محسوب میشود. از نکاتی که اشاره کردید ممنونیم.همفکری جامعه ی فلسفهhttp://irphilso.blogspot.com/2011/10/blog-post.htmlnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-38495537388789651132011-10-27T14:49:52.487+03:302011-10-27T14:49:52.487+03:30به ناشناس:
1- "ناآشنایی با مبحث مقدماتی مغالط...به ناشناس:<br />1- "ناآشنایی با مبحث مقدماتی مغالطات"،"...نمی توان با این زبان سخن گفت."، " ..."یکسره" بی ربط است."، ..."لطفن در استفاده از واژه های تخصصی دقت بیشتری کنید" ..." ...یک مغالطه ی "ابتندایی" و اولیه هست که انتظار داریم دوستان در بحث از اون اجتناب کنند."<br />----<br />به قول شما "تفکری که بنده نماینده آنم" ادعایی در بحث "عقلانی"ِ بدونِ شانتاژ و پز و "توسل به جمع در تثبیت به ادعا" ندارد. ما به استفاده از روشهای دیگر شهرهایم. شما که "مدعی" هستید چرا؟<br />2- چطور شما که بنده را متهم به خلط "انگیزه و انگیخته" (که از مصادیق تفکیک "علت و دلیل" است) میکنید این "تفکیک"، "بیربط" و "محل نزاع" نیست، ولی اگر بنده استفاده کنم، هست؟!<br />3- وجود عالم خارج هم "محل نزاع" است، این شد "دلیل"؟!<br />4- "دلائل نگرانی حتا با قول به آن تفکیک قابل درک است"، شما اول "دلایل" را ارایه کن تا بعد سر "قابل درک بودن" آن بحث کنیم. تکرار "ادعا" که موجب تحکیم آن نیست!<br />5- "دلائلی که باعث میشود فرد به این نتیجه برسد که وضعیت موسسه ی حکمت و فلسفه غم انگیز است. ". نوشتن یک اعتراض و صدور بیانه و محتوای آن همگی یک "کنش اجتماعی" است و سرشار از "علل". هنوز "دلیل" و " استدلال" ندیدم. ضمن اینکه "غمانگیز" بودن هم که یک کنش "روانی" است معلولِ "علل" است، نه "دلایل". "دلایل" با "صدق" و "کذب" مربوط است.بسیجیhttp://mohammadikayhan.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-21135465940740003442011-10-27T13:24:54.768+03:302011-10-27T13:24:54.768+03:30آقای داریوش،
بحث تفکیک علل و دلایل اینجا یکسره بی...آقای داریوش، <br />بحث تفکیک علل و دلایل اینجا یکسره بی ربط است. اولن که این تفکیک یک موضوع تخصصی فلسفی ست که محل نزاع است. ثانین دلائل نگرانی حتا با قول به آن تفکیک قابل درک است: دلائلی که باعث میشود فرد به این نتیجه برسد که وضعیت موسسه ی حکمت و فلسفه غم انگیز است. لطفن در استفاده از واژه های تخصصی دقت بیشتری کنید.<br />منتها فارغ از این تفکیک فنی که دیویدسن به بحث گذاشته، یک مغالطه ی ابتندایی و اولیه هست که انتظار داریم دوستان در بحث از اون اجتناب کنند. مغالطه ی اد اومینم. برای یاد آوری یک لینک عمومی میگذارم:<br />http://en.wikipedia.org/wiki/Ad_hominemAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-73765143160709084972011-10-27T13:16:46.094+03:302011-10-27T13:16:46.094+03:30به ناشناس: "باری، پاسخ دوستان به این سخنان شم...به ناشناس: "باری، پاسخ دوستان به این سخنان شما نپرداخته و فقط دلائل نگرانی را تشریح کرده و موضعتان را برای فلسفه و پیشرفتش مضر دانسته است."<br /><br />1- جملهبندی غلط است.<br />2-آنچه شما آوردهاید از جنس "علل" است، نه "دلایل".در بحث "علل" هم چارهای از دخالت "انگیزهها و منافع شخصی و صنفی و حزبی و ... نیست. وگرنه نه شما را به احمدینژاد نسبتی است. بنابراین کلاً میسینگ د پوینت.داریوشhttp://aephilosophy.blogfa.com/post-50.aspxnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-53668096029294746332011-10-27T12:44:00.960+03:302011-10-27T12:44:00.960+03:30جناب خسرو پ، پاسخ داده شده، خطاب به تفکری ست که شم...جناب خسرو پ، پاسخ داده شده، خطاب به تفکری ست که شما آن را نمایندگی کرده اید. پاسخ به سخنان شماست نه شخص شما. برای ما جذابیتی ندارد شما که هستید و از کجا میایید و اسم حقیقی تان چیست. برای ما نفس گفتگو و موضعی که اتخاذ کردید قابل تامل است و نقد دوستان هم به موضعتان است نه اسم و رسمتان...به هر حال شما نوشته اید: "مهم خدمت است و ما در خدمت دوستان هستیم". باری، پاسخ دوستان به این سخنان شما نپرداخته و فقط دلائل نگرانی را تشریح کرده و موضعتان را برای فلسفه و پیشرفتش مضر دانسته است. اگر پاسخی دارید به نقدهای مطرح شده توسط دوستان امضاکننده، مطمئنن مایه ی گفتگوی مفیدی خواهد بود.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-9918053807695281292011-10-27T11:15:10.719+03:302011-10-27T11:15:10.719+03:30"اگر امضاکنندهگان این نامه اهل تحریم خرد و ف..."اگر امضاکنندهگان این نامه اهل تحریم خرد و فلسفه و پژوهش در مملکتشان بودند نیازی به گفتگوی سرگشاده با مسئولین اجرایی مملکت نمیدیدند."<br /><br />1- زالزالک چینی و کامنت ها...<br />2- یعنی آنها که کنفرانس را تحریم کردند، "اهل تحریم خرد و فلسفه و پژوهش" بودند؟ <br />3- آیا "تحریم" لزوماً نفی گفتگوست؟سیاوشhttp://phil-science.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-16214165920107004772011-10-27T03:07:07.719+03:302011-10-27T03:07:07.719+03:30فلسفه مایه تفکر و گفتگو است. وبلاگ خوبی دارید.فلسفه مایه تفکر و گفتگو است. وبلاگ خوبی دارید.مریمhttp://aephilosophy.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-7996563979431990922011-10-27T02:49:39.097+03:302011-10-27T02:49:39.097+03:30بنده خدا عوضی گرفتی.بنده خدا عوضی گرفتی.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-15637946498296365592011-10-27T02:36:02.273+03:302011-10-27T02:36:02.273+03:30"بسیاری از دوستان ما به علت عدم امنیت شغلی و ..."بسیاری از دوستان ما به علت عدم امنیت شغلی و تحصیلی از امضای نامه عذر خواستند اما از ما خواهش کردند که به نیابت از آنها با {شما} و رییس جمهور وارد گفتگو شویم."(تأکید داخل {} از من)<br /><br />با من؟؟؟ من چیکاره بیدم؟!! مگه هر خسرویی خسروپناه است برادر؟خسروپhttp://daneshpajooh.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-32991696151675130252011-10-27T02:29:42.233+03:302011-10-27T02:29:42.233+03:30"جناب خسرو پِ با حوزه ی فلسفه نمی توان با این..."جناب خسرو پِ با حوزه ی فلسفه نمی توان با این زبان سخن گفت. می توان اما جز تایید و تاکید قطعی بر نگرانی و دلسردی از این تغییر، نشان گر چیزی نیست."<br /><br />من اینو نمیفهمم چیکار کنم؟!<br /><br />"نگرانی ما از جایگزینی امثال آقای حمیدزاده با امثال خانوم دکتر اعوانی ست."<br />پس چرا عکس "آقای" دکتر اعوانی اون بالاست؟!خسروپnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-61021874764069386892011-10-27T01:46:32.950+03:302011-10-27T01:46:32.950+03:30ادامه از کامنت قبلی:
چهار. فرموده اید روزجهانی فل...ادامه از کامنت قبلی:<br /><br />چهار. فرموده اید روزجهانی فلسفه را تحریم کرده ایم؟ از کجا چنین حکمی کردید؟ ندیده ایم فلاسفه اینقدر من عندی حکم کنند. دقت بفرمایید، بحمدالله از تحریمگران مراسم روزجهانی فلسفه در میان امضاکننده گان این نامه نیست، که اگر امضاکننده گان این نامه اهل تحریم خرد و فلسفه و پژوهش در مملکتشان بودند نیازی به گفتگوی سرگشاده با مسئولین اجرایی مملکت نمیدیدند.<br />پنج. اما اجازه دهید برگردم به نکته ی اولتان. آیا مصاحبه شونده خود را صاحب مقام تعیینگری رییس موسسه دانسته که شما نوشتید " شما اون طرف آب، عضو مؤسسه هم نیستی حق داری بگی کی رئیس باشه اونوقت، وزیر علوم ایران حق نداره رئیس یک مؤسسه دولتی که حقوقش و همه چیزش مال دولته رو تعیین کنه؟"<br />آیا مصاحبه شونده از حق تعیین رییس موسسه سخنی گفته که شما بحث را به موضوع حق کشاندید؟؟ جناب خسرو پِ مایلم خدمتتان عرض کنم در نقل و نقد نظر مصاحبه شونده کم لطفی بسیار کردید و از این بابت نقدهایتان در مقال نقل مخدوش اند چه رسد به مقام نقد...<br /><br />نگرانی ما از جایگزینی امثال آقای حمیدزاده با امثال خانوم دکتر اعوانی ست. نگرانی ما از عزل بی توجیه و بی تودیع است. نگرانی ما از سایه ی اخراج و تهدید بر سر تفکر و اندیشه است. مطمئنن خودتان در جریان آن چه می گوئیم هستید.<br />فرموده اید، فکر نمی کنید این مصاحبه کار را بر اعضا موسسه سخت تر می کند؟ از قضا واقف و قائلید که فضای سخت همین حالا هم با این تغییر فرمایشی حاکم شده و ما را از سخت تر نکردنش بر حذر میدارید. جناب خسرو پِ با حوزه ی فلسفه نمی توان با این زبان سخن گفت. می توان اما جز تایید و تاکید قطعی بر نگرانی و دلسردی از این تغییر، نشان گر چیزی نیست.همفکری تشکیل جامعه فیلسوفان ایرانhttp://irphilso.blogspot.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-74066102730300019082011-10-27T01:45:39.151+03:302011-10-27T01:45:39.151+03:30جناب خسروپِ بسیار خوشحالیم که وارد دیالوگ شدید در ...جناب خسروپِ بسیار خوشحالیم که وارد دیالوگ شدید در این باره و این رو نشان اهتمام حقیقی شما به فلسفه و گفتگو میگیریم. امیدواریم گفتگو را ادامه دهید و این برای فلسفه ی ما که ضامن پیشرفت مملکت است مایه ی خیر باشد. نکاتی را که به نظرمان میرسد به اختصار میگوییم<br />یک- مصاحبه شونده ی این مصاحبه یکی از امضاکننده گان نامه ی اعتراضی است. بسیاری از امضاکننده گان دوستان ما از ایران هستند، از تهران و قم و اصفهان و دیگر جاها. بسیاری از دوستان ما به علت عدم امنیت شغلی و تحصیلی از امضای نامه عذر خواستند اما از ما خواهش کردند که به نیابت از آنها با شما و رییس جمهور وارد گفتگو شویم. باور کنید زندگی ما به اندازه کافی پرمشغله و رقابتی هست که دنبال جنجال اضافی نگردیم. بنابراین لطف کنید این مصاحبه را از سر دغدغه و از سر نگرانی برای وضعیت فلسفه لحاظ کنید. صبر کنید، توضیح میدهیم مایه و پایه ی نگرانی را.<br />دو- بارها و بارها در نظرتان به دام مغالطه ی اد اومینم و خلط انگیزه و انگیخته افتاده اید. همین موید نگرانی ماست و گوئیا شما دست کم به مبانی استدلالی که یک فیلسوف باید خوب بداندشان، کم لطفید. امیدوارم "آن طرف آب" گفتن هایتان (و امثال این عبارت مغلطی) از سر سهو بر قلمتان رفته باشد و نه از سر ناآشنایی با مبحث مقدماتی مغالطات.<br />سه- جناب خسرو پِ؛ در انجمن حکمت و فلسفه تغییراتی اتفاق افتاده است که لازم است توجه تان را به آنها جلب کنیم: معاونت پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه خانوم دکتر اعوانی با سوابق روشن پژوهشی از کار معزول و با آقای حمیدزاده جایگزین شده اند. جناب حمیدزاده دست کم برای ما سوابقشان روشن است، انتظار داریم برای شما هم چنین باشد. ایشان نه تنها مدرک دکتری ندارند بلکه به علت ضعف توانایی و اعتراضات پیاپی دانشجویان دانشگاه تهران ( در مقطع لیسانس) از همکاری با دپارتمان فلسفه ی دانشگاه تهران کنار گذاشته شدند. عجبا که امروز، دوماه از این جابه جایی نگذشته، انجمن تبدیل به دریافتگر اخراجی ها و از کار مانده گان دانشگاه های دولتی شده است. این خلاف عرف است. کسی که برای تدریس فلسفه ی اسلامی در مقطع لیسانس و بعدن زبان عربی در مقطع لیسانس ناکارآمد دانسته میشود به معاونت پژوهشی موسسه ای تخصصی می رسد که صرفن دانشجوی دکتری میپذیرد. از قضا لازم است ایشان امتحان ورودی موسسه را بیازمایند (احتمالن برای بار چندم) تا همتراز دانشجویان ورودی موسسه شوند. درد این است.همفکری تشکیل جامعه فیلسوفان ایرانhttp://irphilso.blogspot.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-18141646694125537202011-10-26T19:42:09.548+03:302011-10-26T19:42:09.548+03:30یاد باد آن روزگاران یاد بادیاد باد آن روزگاران یاد بادAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-6310080102319775602011-10-26T08:59:43.715+03:302011-10-26T08:59:43.715+03:30من فکر کنم باید به فکر مؤسسات غیر انتفاعی باشیم وگ...من فکر کنم باید به فکر مؤسسات غیر انتفاعی باشیم وگرنه تا دولتی هست همین بساطه.حمیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-34774579815157467342011-10-25T19:54:43.593+03:302011-10-25T19:54:43.593+03:30یادم رفت بگم به وبلاگ ما هم سر بزنیدیادم رفت بگم به وبلاگ ما هم سر بزنیدخسروپhttp://daneshpajooh.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-17786129280858943172011-10-25T19:50:58.849+03:302011-10-25T19:50:58.849+03:30عکس قشنگیهعکس قشنگیهمرضیهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-8759627340853995932011-10-25T19:28:13.728+03:302011-10-25T19:28:13.728+03:30کاریه که شده دیگه.کاریه که شده دیگه.Anonymousnoreply@blogger.com