tag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post8956648375801021941..comments2023-07-20T15:52:19.522+03:30Comments on فلسفه علم: چطور ثابت کنم دروغگو نیستم؟مصطفی مهاجریhttp://www.blogger.com/profile/03390454591906233765noreply@blogger.comBlogger8125tag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-62254585917350717402010-09-21T15:58:38.710+04:302010-09-21T15:58:38.710+04:30مادرم دقیق صحبت نمی کند. ما به صداقت همدیگر ایمان ...مادرم دقیق صحبت نمی کند. ما به صداقت همدیگر ایمان داریم. او به سادگی به چیزی معتقد می شود و آنرا به عنوان گزاره ی درستی به من می گوید.<br />مادرم به جرم نادقیقی در این ماجرا حق اظهار نظر ندارد؟ یعنی اظهار نظر او کاملا مردود است؟<br />اگر نیست پس؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-87489558357205739752010-09-21T15:45:25.865+04:302010-09-21T15:45:25.865+04:30می تونید از بازجویان محترم جمهوری اسلامی کمک بخواه...می تونید از بازجویان محترم جمهوری اسلامی کمک بخواهید. اون وقت هر چی که بخواین بهش اثبات می شه. اگه دروغ هم بگین مشکلی پیش نمیاد.متینnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-78628717232309657172010-09-20T19:24:26.826+04:302010-09-20T19:24:26.826+04:30مثال بو و مثال زامبی را می توان با اسکن مغزی حل کر...مثال بو و مثال زامبی را می توان با اسکن مغزی حل کرد. می توان به قول شما ما به ازای فیزیکی ماجرا را پیدا کرد و دعوا تمام می شود. البته مگر اینکه منظور شما از مثال زامبی بحث آگاهی و کوآلیا باشد. آنوقت کل مساله با چیزی که شما مطرح کردید فرق می کند. مساله می شود همان معمای قدیمی آگاهی.<br />اما اینکه آیا من ادعا می کنم که به فلان چیز معتقدم یا واقعن معتقدم مشکل دیگری است. تکنیک هایی وجود دارد که نشان دهد فرد واقعن دروغ می گوید یا حقیقت را می گوید. اما هرگز به قدر کافی دقیق نیستند.<br />چیزی که در مورد انسان قابل دیدن است رفتار است. ما نمی توانیم عقاید را ببینیم، ما تنها نمود رفتاری اش را می بینیم. رفتار را تا حد قابل قبولی می توان تغییر داد و دروغ گفت.<br />به نظر من تنها زمانی می توان فهمید که کسی واقعن چطور فکر می کند و به چه چیزی معتقد است که بتوانیم همان ما به ازای فیزیکی اش را مغز پیدا کنیم. افکار ما به صورت شبکه ی پیچیده ای از نورون ها کد گذاری شده اند. شاید روزی که توانستیم ساختار پیچیده ی مغز را کشف کنیم به این سئوال هم توانستیم جواب بدهیم. اما آن روز به نظر خیلی دور می رسد. پس فعلا به همین تکنیک های دروغ سنج اکتفا کنیم!زیرزمینhttp://avalanche.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-62841252667154554722010-09-19T18:34:40.716+04:302010-09-19T18:34:40.716+04:30اتفاقا همین بحث اثبات مافیا نبودن بعد از یه بازی ب...اتفاقا همین بحث اثبات مافیا نبودن بعد از یه بازی با یه گروه نا آشنا باعث یه بحث خوب با یه دوست شد و اینکه این مثال رو اینجا استفاده کنم<br />یکی از افراد بازی اصرار داشت که باید استدلال بیاری، اینا که می گی استدلال نیست<br />حرف من و دوستم هم این بود که "استدلال" یا "اثبات" واژه درستی نیست اینجا- قضیه اینه که توی اتهام زننده رو قانع کنم به چیزی که می گم- قضیه رسیدن به همون توافق هستمریم ایناhttps://www.blogger.com/profile/12882928388221046847noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-3741309963196190012010-09-18T22:18:46.185+04:302010-09-18T22:18:46.185+04:30به نظر من نکته ی این مبحث اینجاست که در متهم شدن ب...به نظر من نکته ی این مبحث اینجاست که در متهم شدن به دروغگویی «من» معنا ندارد که شما سوال اساسی خودتون رو «چطور ثابت کنم دروغگو نیستم» قرار داده اید. بلکه این رابطه یک رابطه ی 2 طرفه است و بنابراین ما 2 مجهول داریم:<br />- چطور ثابت کنم که دروغگو نیستم<br />- چطور اتهام زننده قانع می شود که من دروغگو نیستم. <br /><br />پس به جای «من» ، این بار «ما» است که مطرح می شود و مسلماً قضایایی که در مورد «من» صادق است در مورد لزوما در مورد «ما» صادق نیستند. <br /><br />و در آخر باید گفت که در مورد «ما» اون چیزی که بیشتر موثره، «توافق اخلاقیه» تا «اثبات فلسفی». بنابراین ما نیاز به «اثبات» موضوع خاصی نداریم بلکه نیاز به «توافق» با اتهام زننده داریم.<br /><br />حالا اگر این جناب بازجو (یا هر کس دیگه ای ) در موضوع مورد بحث با ما «توافق اخلاقی» نداشته باشه، عملاً راه رو برای «اثبات عدم دروغگویی» ما می بنده. <br /><br />و به نظر من مهم ترین نکته در مورد دروغگویی که می تونه منجر به «توافق اخلاقی» بشه «اثبات صداقت» هستش.به طوری که صداقت فرد به عنوان یک «توافق اخلاقی» پیشاپیش پذیرفته بشه. <br /><br />و همین طور که می دونید؛ «صداقت» ناخودآگاه و به طور ذاتی «عدم دروغگویی» را در خودش دارد و بنابراین :<br />پیش گیری بهتر از درمانه...<br /><br />حالا اگر این جناب بازجو به طور پیش فرض ما رو به «عدم صداقت» می شناسد، مسلماً ما رو دروغگو فرض می کند. چه این که ما دروغ بگوییم و چه نگوییم. لهذا برای این که ذهنیت فرد مقابل نسبت به «دروغگویی» یا «عدم دروغگویی» ما عوض بشود نیاز به بازگشت به مرحله ی «توافق اخلاقی» داریم که در این مورد همان «اثبات صداقت» می باشد. <br /><br />====<br />ببخشید اگر ویرایش نشده و با غلط غولوط فراوان همراه است...یاشارhttps://www.blogger.com/profile/14118051432504976186noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-73867813575989518472010-09-18T17:07:09.116+04:302010-09-18T17:07:09.116+04:30قضیه دقیقا همین اتهام دروغگویی است که مصطفی هم نوش...قضیه دقیقا همین اتهام دروغگویی است که مصطفی هم نوشته- من نمی خواهم متهم به دروغگویی شوم- حتی در مسئله کوچکی مثل باد شکم در مقابل دوستممریم ایناhttps://www.blogger.com/profile/12882928388221046847noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-37004041519751123452010-09-18T16:47:55.222+04:302010-09-18T16:47:55.222+04:30سلام
نمی دانم چطور باید در مقابل این اتهام از خود ...سلام<br />نمی دانم چطور باید در مقابل این اتهام از خود دفاع کنید. اما یک اصل حقوقی از دوران قدیم (فکر کنم به حقوق رم باستان بازمی گردد) وجود دارد که امروز هم معتبر است. می گوید (به قول آلمانی ها) «بار ارایه سند بر دوش اتهام زننده است».مانی ب.https://www.blogger.com/profile/07871136262586048106noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1948194004955118108.post-88338262293193865842010-09-18T16:44:22.928+04:302010-09-18T16:44:22.928+04:30متاسفانه نوشتۀ کم ادعایی است و چندان جایی برای گیر...متاسفانه نوشتۀ کم ادعایی است و چندان جایی برای گیر دادن باقی نمیگذارد. اما به هر حال تلاش خودم را میکنم:<br />در پاراگراف سوم مرقوم فرموده اید: "و شما را به دروغگویی یا متوهم بودن متهم میکند و ادعایش آن است که شما وانمود به درد کشیدن میکنید." به گمانم در این جمله اتهام دروغ گویی و متوهم بودن را مانند هم دانسته اید. در حالی که به نظر میرسد این دو متفاوت هستند. توضیح اینکه مثلاً اگر کسی توهم کند که هاله نور دارد و بگوید "هالۀ نوری مرا فرا گرفته بود" دروغ نگفته است، هر چند خلاف واقع گفته یا جملۀ کذبی را بیان کرده است. با این توضح به نظرم روشن است که اتهام متوهم بودن و دروغ گویی را هم به صورت های متفاوتی باید پاسخ داد. مثلاً اگر موضوع بحث باور باشد در مقابلِ اتهامِ اول (متوهم بودن) باید نشان دهید ادعایتان مطابق واقع است و در مقابلِ اتهامِ دوم (دروغ گویی) باید نشان دهید خودتان هم به ادعایتان باور دارید. حدس میزنم شما بیشتر به موضوعِ دوم توجه داشته اید.مصطفی مهاجریhttps://www.blogger.com/profile/03390454591906233765noreply@blogger.com