۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

اربابِ واژه‌ها ۲

مَلِک، ابراهیم را بخواند و بپرسید که: تو از کجایی؟ گفت از زمین بابل. گفت: ایدر به چه کار آمدی؟ گفت داد و عدل شنیدم، خواستم که به پادشاهی ملک اندر بباشم. گفت: این زن که با تو هست کیست؟ ابراهیم بترسید، و گفت اگر گویم که زنِ من است مرا بکشد و ساره را بستاند. گفت: خواهر من است. و معنیِ خواهر آن خواست که همه‌ی مؤمنان با یکدیگر خواهر و برادر باشند به دین. [و] دروغ نگفت .... (تاریخ بلعمی، ۱۳۸۶، انتشاراتِ هرمس، ص. ۲۳۳)

۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

اربابِ واژه‌ها

آلیس گفت: نمی‌دانم منظورت از "افتخار" چیست.
هامپتی دامپتی لبخند مغرورانه‌ای زد. «معلوم است که تا من به تو نگویم نمی‌دانی. منظورم این است که "جواب دندان‌شکنی علیه تو وجود دارد!"»
آلیس اعتراض کرد: اما "افتخار" به معنای "جواب داندان‌شکن" نیست.
هامپتی دامپتی با لحنِ تحقیرآمیزی گفت: وقتی من واژه‌ای را به کار می‌برم، همان معنایی را می‌دهد که من می‌خواهم- نه بیشتر و نه کمتر. 
آلیس گفت: مسأله این است که آیا تو می‌توانی کاری کنی که واژه‌ها چندین معنای مختلف داشته باشند. 
هامپتی دامپتی گفت: مسأله این است که چه کسی قرار است ارباب باشد. والسلام. 
-----------------------

اصل سی و هفتمِ متممِ قانون اساسیِ مشروطه (مصوبِ مجلسِ مؤسسان در ۲۱ آذر ۱۳۰۴):
ولایت عهد با پسر بزرگ‌تر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود در صورتی که پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد برحسب پیشنهاد شاه و تصویب مجلس شورای ملی به عمل خواهد آمد مشروط برآنکه آن ولیعهد از خانواده قاجار نباشد ولی در هر موقعی که پسری برای پادشاه بوجود آید حقاً ولایت عهد با او خواهد بود.
کلمه‌ی «ایرانی الاصلِ» مذکور در این اصل به موجب قانون مصوب ۱۴ آبان ۱۳۱۷ به شرح زیر تفسیر شده‌ است:
ماده واحده- منظور از مادر ایرانی الاصل مذکور در اصل ۳۷ متمم قانون اساسی اعم است ازمادری که مطابق شق دوم از ماده ۹۷۶ قانون مدنی دارای نسب ایرانی باشد یا مادری که قبل از عقد ازدواج با پادشاه یا ولیعهد ایران به اقتضاء مصالح عالیه کشور به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس شورای ملی به موجب فرمان پادشاه عصر صفت ایرانی به او اعطاء شده باشد.
(توضیح: این ماده واحده حدودِ ۴ ماه پیش از ازدواجِ محمدرضا پهلوی و فوزیه فاروق (خواهرِ پادشاهِ مصر) به پیشنهادِ وزیرِ دادگستری وقت به تصویبِ مجلسِ شورای ملی رسید. مشروحِ مذاکراتِ این جلسه را اینجا می‌توانید بخوانید.) 

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

ابهامی در قانون اساسی

اصل ۱۴:
به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم‏ یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان‏ الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.
به نظرم از بخش آخرِ این اصل سه خوانشِ مختلف می‌توان ارائه داد که مشخص نیست منظور قانون‌‌گذار کدام یک بوده است:

خوانش اول: مسلمانان موظف نیستند نسبت به افراد غیر مسلمانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند، با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.

خوانش دوم: مسلمانانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند موظف نیستند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.

خوانش سوم: مسلمانانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند موظف نیستند نسبت به افراد غیر مسلمانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند، با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.

نکته: خوانش دوم، خوانش سوم را نتیجه می‌دهد اما خوانش سوم خوانش دوم را نتیجه نمی‌دهد.

توضیحِ بدیهی و بی‌ربط: نویسنده‌ی این پست هیچ مسئولیتی در قبال محتوای اصل فوق و "حقوق انسانی" افراد ندارد.

۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

این همان چیزی است که مرگ را چنین سخت می کند: کنجکاوی هایی ارضاءناشده

بریل مرکام، با شب به سوی غرب، 1942

۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

در کدام جهان ممکن زندگی می کنیم؟

"بعضی از بازیکنان ما در طول نود دقیقه، به اندازه صد و بیست دقیقه دویدند." - محمد خاکپور سرمربی استیل آذین