۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

ابهامی در قانون اساسی

اصل ۱۴:
به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم‏ یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان‏ الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.
به نظرم از بخش آخرِ این اصل سه خوانشِ مختلف می‌توان ارائه داد که مشخص نیست منظور قانون‌‌گذار کدام یک بوده است:

خوانش اول: مسلمانان موظف نیستند نسبت به افراد غیر مسلمانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند، با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.

خوانش دوم: مسلمانانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند موظف نیستند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.

خوانش سوم: مسلمانانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند موظف نیستند نسبت به افراد غیر مسلمانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام می‌کنند، با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.

نکته: خوانش دوم، خوانش سوم را نتیجه می‌دهد اما خوانش سوم خوانش دوم را نتیجه نمی‌دهد.

توضیحِ بدیهی و بی‌ربط: نویسنده‌ی این پست هیچ مسئولیتی در قبال محتوای اصل فوق و "حقوق انسانی" افراد ندارد.

۵ نظر:

  1. نكته جالب ديگر اين است كه چه اقدامي بكنند هم مهم نيست. فقط اگر اقدام بكنند (مثلاً اقدام به تأسيس آموزشگاه كنكور، اقدام به دريافت وام قرض الحسنه، اقدام به خريد خودرو، اقدام به تحصيل در رشته فلسفه علم و ...) حقوق انساني خود را - حالا بر اساس يكي از اين خوانش ها - از دست مي دهند.

    پاسخحذف
  2. برادر ساجد سلام
    در اصول فقه که از مبادی قانونگذاری اسلامی است بحثی است پیرامون نص و ظهور کلام.
    اشاره اینکه: نص، کلامی است تحمل بیش از یک معنا را ندارد و نمی توان برداشت (هر چند ضعیف) دوم یا سومی از آن داشت.
    ظاهر، کلامی است که احتمال برداشت های متفاوت در آن است ولی یک احتمال از نظر عرف عقلاء قابلیت انتساب بیشتری دارد و دیگر برداشت ها مرجوح هستند.
    به طور کلی بیشتر مکالمات عرفی و عقلایی از مقوله ظاهر هستند. و در قوانیین نیز این مفروض گرفته می شود. چرا که اگر بنابر منصوص نویسی باشد برای بیان همین اصل 14 شاید لازم باشد حدود پنجاه صفحه تقیید و تخصییص را ضمیمه کرد.
    لذا خوانش دوم و سوم شما به طور کلی مرفوع است ولی خوانش اول جای تامل دارد. و البته در آنجا نیز ادعای ظهور به یک معنا جا دارد.
    مثلا اینکه گروهی که مستثناء شده اند، اخلاق حسنه در مورد آنها اجرا نمی شود و الا عدالت اسلامی و حقوق انسانی، احکام عام و قطعی در نظر شارع است و مسلم و مفروض گرفته شده است.
    به هر حال من هم به ابهام به معنی خوانش اول تمایل دارم.
    متشکرم

    پاسخحذف
  3. شورای محترم نگهبان را گذاشته‌اند تا هرکس خواست چنین خوانش‌های شاذی ارائه کند، به صراط مستقیم هدایتش کند.

    پاسخحذف
  4. شاهکار بود. آفرین به این ذهن خلاق و نکته بین.

    پاسخحذف
  5. سلام
    اين كه در عمل چه اتفاقي مي افتد كه مسئله اي جدا است.
    ولي خوب اموري چون حق آزادي؛ حق حيات؛ حق انتخاب محل زندگي و ... همه جزو حقوق انساني افراد است. ولي هر حاكميتي عنداللزوم و بر اساس قوانين خود مجرمين را زنداني؛ اعدام يا تبعيد مي كند. مسئله ي خيلي پيچيده اي نيست اين.

    پاسخحذف