این هنوز پارادکس مور نیست اگر به اول شخص در قسمت دوم ارجاع ندهید . مثلا این شبیه مور است "حال همه ما خوب است اما من باور نمی کنم " . مثال شما لااقل به یک مقدمه دیگر مبنی بر عقل عملی (practical reasoning) یا عمل گفتاری (اspeech act) نیاز دارد. اشتباه می کنم ؟
ممنون از نظرتان و ببخشید با این مقدار تأخیر پاسخ میدهم. کامنت شما را تا کنون ندیده بودم. در عین حال چیزی که اکنون میتوانم بگویم این است که این درست است که مثالِ خود مور اول شخص بود. «باران میبارد اما من باور ندارم که باران میبارد» اما برایم روشن نیست که منظور شما از اینکه مثال من به یک مقدمه دیگر احتیاج دارد چیست؟ دقیقاً چه مقدمه ای لازم است که در مثال اصلیِ مور مقدمهای متناظر با آن و مشابه با آن لازم نیست؟
این هنوز پارادکس مور نیست اگر به اول شخص در قسمت دوم ارجاع ندهید . مثلا این شبیه مور است "حال همه ما خوب است اما من باور نمی کنم " . مثال شما لااقل به یک مقدمه دیگر مبنی بر عقل عملی (practical reasoning) یا عمل گفتاری (اspeech act) نیاز دارد. اشتباه می کنم ؟
پاسخحذفممنون از نظرتان و ببخشید با این مقدار تأخیر پاسخ میدهم. کامنت شما را تا کنون ندیده بودم. در عین حال چیزی که اکنون میتوانم بگویم این است که این درست است که مثالِ خود مور اول شخص بود. «باران میبارد اما من باور ندارم که باران میبارد» اما برایم روشن نیست که منظور شما از اینکه مثال من به یک مقدمه دیگر احتیاج دارد چیست؟ دقیقاً چه مقدمه ای لازم است که در مثال اصلیِ مور مقدمهای متناظر با آن و مشابه با آن لازم نیست؟
حذف