۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

گتيه در باغ عدن

بعضي كارها را اگر تنهايي انجام دهيم اشكالي ندارد: مثل به حمام رفتن ولي برخي كارها را نبايد تنها انجام داد مثل به قضا رفتن.

بعضي از دوستان ما متأسفانه تنها به قضا مي روند و نسبت به علوم انساني ديني، فلسفه ديني و معرفت شناسي ديني واكنش هاي نامعقولي از خود بروز مي دهند. بعضي از اين افراد ديني كردن معرفت را شيادي و كيسه دوزي مي دانند، برخي ديگر آن را سترون و غير ممكن. برخي هم پا را از اين فراتر نهاده اند و معتقدند خطرات پنهان و پيدايي پس پشت پروژه هاي اين چنين خوابيده است. متأسفانه كليه اين حرف ها بدون استدلال و برهان زده مي شود و آن يكي دوتا استدلال كليشه اي هم كه اين دوستان برخي اوقات از جيبشان در مي آورند "نخ نما تر از دم خروس" است – يا چيزي در همين مايه ها.

همين گتيه خودمان را در نظر آوريد. چون تعداد مقالاتش كم بوده و بيم آن مي رفته كه چند ستاره اي شود و از دانشگاه بيرونش كنند، همكارانش وادارش مي كنند كه چيزكي چاپ كند. او هم با اكراه و در شرايط اضطرار مقاله اي سه صفحه اي مي نويسد با عنوان "آيا معرفت باور صادق موجه است؟"،  صرفاً براي آن كه دهن دم و دستگاه ديوانسالاري دانشگاه را ببندد  و در آن چند مثالي مي آورد تا نشان دهد كه چنين نيست و باور صادق موجه هميشه معرفت نيست و دمي مسيحايي در كالبد مرده معرفت شناسي نوين مي دمد.

واقعيت اين است كه من هم مثل شما فكر مي كنم گتيه شق القمر نكرده است. علي الخصوص كه با اندكي جستجو در متن هاي قديمي مي شود مواردي را يافت كه اگر با توجه و بصيرت كافي به آن ها نگريسته مي شد اصلاً ممكن نبود ناف معرفت را با قيچي باور صادق موجه ببرند. نمونه اش هم  اين بخش از "سفر پيدايش" است كه در دانشنامه آزاد ويكيپديا منبعش را چنين آورده است (Genesis 4:1): "آدم به زنش حوا معرفت پيدا كرد، و حوا باردار شد و قابيل را به دنيا آورد".

طبيعي است كه هيچ نوع باوري – چه باور صادق موجه، چه باور كاذب مفرح، چه باور كامل مودب، چه باور جالب مزور و چه باور رايج مخبث – نمي تواند زني را باردار كند؛ حتي اگر اين واقعه نخستين حاملگي –خواسته يا نا خواسته – تاريخ بشريت باشد.  به همين سادگي و با مراجعه به كتاب اول از اسفار پنجگانه مي شد فهميد كه معرفت هميشه باور صادق موجه نيست. و اصلاً لازم نبود  آدمي مثل گتيه را زور كنند تا اين نكته را "بچاپد"؛ همان دسته گلي كه آدم ابوالبشر به آب داد كفايت مي كرد. به اين ترتيب مي بينيم كه نبايد تنها به قضا رفت  و نبايد با چماق علم تجربي يا معرفت شناسي تحليلي اجازه بروز انواع جديد – يا بعضاً باستاني - علوم و معارف را سد كنيم. 

پي نوشت: حدس من اين است كه نخستين بارداري حوا ناخواسته بوده است چرا كه احتمالاً مفاهيم بارداري و زايمان را نداشته و در غياب اين مفاهيم نمي توانسته خواستي داشته باشد كه متعلقش شامل آن مفاهيم باشد. 

۱۱ نظر:

  1. سلام دکتر
    از اینکه ناخودآگاهت، می خواد بر خلاف جریان عرف شنا، کنه. نشون از حریته.
    حریتی بالاتر از همه چی.
    واقعا شایسته تقدیره این متفاوت بودن.
    با این حال قبول کن که "کلیه این حرف ها بدون استدلال...دم خروس..." استقرایی منصفانه و اخلاقی نیست!
    قبول کن...
    تا دوباره حریتت رو به رخم بکشی. و به هم کلامی با تو مباهات کنم.

    پاسخحذف
  2. مهدی خستگی روزانه را از تنمان نوشته ات بدر کرد:)

    پاسخحذف
  3. فکر کنم معمولاً بارداری ناخواسته را به این معنا به کار می‌بریم که بارداری‌ای که (دست کم یکی از) طرفین می‌خواسته‌اند از بارداری جلوگیری کنند ولی برخلاف خواستِ آن‌ها بارداری رخ داده است. در اینجا آنها نمی‌خواتسه‌اند باردار شوند.
    اما فکر می‌کنم منظور تو از "بارداری ناخواسته" بارداری است که در آن خواستی برای بارداری وجود نداشته است. یعنی چنین نبوده است که کسی می‌خواسته است که باردار شود. فکر کنم شاید بهتر باشد به این بگوییم بارداری تصادفی.

    پاسخحذف
  4. ساجد، "بارداری تصادفی" چیزهای بامزه‌ای را برای من تداعی می‌کند. آیا منظورت بارداریِ برنامه‌ریزی‌نشده است؟

    پاسخحذف
  5. براي ساجد:
    "بارداري ناخواسته" يعني بارداري ناخواسته: حالت شخصي كه باردار شده است بدون آن كه پيش از اين اتفاق خواست آن را داشته بوده باشد (چون بعد از آن كه، بخواهي يا نخواهي، باردار شده اي، و حالا فقط مي تواني بخواهي يا نخواهي كه بارداري ات را تا پايان ادامه بدهي). بنابراين:
    (ادامه در نظر بعدي)

    پاسخحذف
  6. . "بارداري ناخواسته" براي يك شخص (كه در شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي حتما يك زن است) اتفاق مي افتد. طرف دومي در كار نيست. البته، اتفاق باردار شدن اين شخص شرايط لازمي دارد كه يكي از آنها همكاري يك شخص دوم است (در شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي، اين همكاري مي تواند كم يا بيش فعالانه باشد). اين هم ممكن است كه شخص دوم فعاليت لازم را در جهت اتفاق بارداري براي شخص اول كرده باشد، بدون آن كه انتظار اين اتفاق را داشته باشد، يا حتي با وجود اين كه صريحا خواست عدم اتفاق آن را داشته باشد (بررسي مصداق هاي مختلف اين امكان، با توجه به شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي، از حوصله ي اين بحث خارج است). با اين حال، اسناد حالت "بارداري ناخواسته" به شخص اول با استناد به خواست شخص دوم بي معني است. چنين كاري راه را براي اين باز ميكند كه خواست هاي بسيار اشخاص ديگري كه هر يك به نحوي، از دور يا از نزديك، در اتفاق باردار شدن آن شخص اول نقش علي داشته اند در خواسته يا ناخواسته خواندن اين بارداري مربوط فرض شوند. اين كه نقش علي شخص دوم در ايجاد شرايط لازم مي تواند از ديگران مهم تر باشد كافي نيست تا خواست او را هم ارز با خواست شخص اول بدانيم. اينجا عدم تقارن مهمي برقرار است. به عبارت دقيق تر "بارداري ناخواسته" چيزي جز "بارداري ناخواسته-از-طرف-شخص-باردار" نمي تواند باشد، مگر اين كه راه را براي سهيم شدن جمع كثيري در خواستن يا نخواستن بارداري شخص اول باز كنيم. مسلما اين كار هيچ اشكال منطقي اي ندارد. مشكل اينجا است كه مفهوم "بارداري ناخواسته" بايد در دستگاه مفهومي ما به دردي بخورد (يادمان نرود كه هدف اصلي از توليد مفاهيم ايجاد مشغله براي تحليل گران حرفه اي آنها نيست). اين مفهوم به اين درد مي خورد كه از ياد نبريم كه كساني كه مي توانند باردار شوند، مثل آنهايي كه نمي توانند باردار شوند، پيش از هر چيز، آزاد هستند تا براي خود چيزي را بخواهند يا نخواهند و تصميم بگيرند، همچنان كه آزاد هستند تا خواست ديگران را در تصميم هاي خود در نظر بگيرند.
    (ادامه در نظر بعدي)

    پاسخحذف
  7. . "بارداري ناخواسته" ارتباطي بين يك حالت جسمي موجود، بارداري، و يك حالت ذهني پيشين، خواست، را بيان مي كند. اعمالي كه به علت آن خواست، يا عدم آن، انجام شده اند، يا نشده اند، در اسناد اين عبارت به يك شخص نامربوط هستند. در شرايط فعلي دانش ما از زيست شناسي و توانايي ما در پزشكي، دو نوع روش جلوگيري وجود دارد. نوع اول قطعي است و امكان عملي بارداري را از بين مي برد. در اين صورت ديگر بارداري اي اتفاق نمي افتد تا خواسته يا ناخواسته باشد. نوع دوم قطعي نيست و فقط امكان بارداري را بسيار كم مي كند (مانند هر نوع ديگر از اعمال پزشكي كه امكان كم و بيش كوچكي براي عدم كارايي آنها وجود دارد). شخص اول يا دوم مطرح شده در بند 1، هر يك، مي توانند به يكي از روش هاي جلوگيري قطعي متوسل شوند. با اين حال، از آن جايي كه اين روش ها قطعي هستند، پيامدهاي مهمي هم دارند. بنابراين معمولا روش هاي غير قطعي استفاده مي شوند كه اتفاق "بارداري ناخواسته" را ممكن مي كنند. با اين حال، حتي اگر هيچ يك از اين روش ها هم استفاده نشوند، مي توان از "بارداري ناخواسته" سخن گفت. بدون آن كه به دنبال مثال هايي براي عدم دسترسي به روش هاي مطمئن جلوگيري، يا عدم دانش به آنها برويم، كافي است به ياد بياوريم كه انسان مي تواند خواستي را داشته باشد، يا نداشته باشد، ولي به همه ي اعمالي كه پيامد منطقي آنها محسوب مي شوند دست نزند، يا به اعمالي دست بزند كه نتيجه ي عكس دارند. اين تنها مورد از بدكاري موتور استنتاجي دستگاه خودآگاه باور و خواسته ي ما نيست. شخصي كه نمي خواسته است باردار شود ولي هيچ كاري براي جلوگيري از اين اتفاق نگرفته است و باردار شده است، مسلما مسئول اين وضعيت است. با اين حال، اگر خود او اين اتفاق را يك "بارداري ناخواسته" احساس كند، نمي توان منكر آن شد.
    گمان مي كنم كمي تامل در درك مفهوم بارداري ناخواسته از طرح هر آزمايش فكري محيرالعقولي روشنگرتر باشد.

    پاسخحذف
  8. کاوه،
    فکر می‌کنم منظورم همان چیزی است که گفتی یعنی بارداری برنامه‌ریزی نشده. البته اینجا چون استثناً صحبت از آدم ابوالبشر و همسر محترمه‌شان است، احتمال هر سناریوی بامزه‌ای وجود دارد.

    پاسخحذف
  9. ساجد جان
    بد نبود برای احترام به دیگر کامنتر ها، پرده دری انحصار فهم خود و کاوه و چندتای دیگر، و یا حتی شاگرد پروری و احترام به تلاش سه نوشتار ناشناس بالایی، یک نه خسته هم به آنها می گفتی
    با تشکر. دوست داره

    پاسخحذف
  10. سلام به صالح،

    من هنوز فرصت نکردم که کامنت‌های ناشناس را بخوانم و چون طولانی بود گذاشته‌ام سر فرصت بخوانم و احیاناً جواب دهم. فکر هم می‌کردم صرف تشکر کردن و به قول شما خسته نباشید گفتن به کسی که کامنت به این طولانی‌ای گذاشته صورت چندان خوبی ندارد. ضمن اینکه میانه‌ی چندان خوبی هم با کامنت‌های با امضای ناشناس ندارم هر چند نه آن‌قدر که فکر کنم نباید به آن‌ها توجه کرد.
    شاد باشی.

    پاسخحذف
  11. خوشبختانه من هر چه شهودم را فشار میدهم باز هم نمیتوانم خودم را راضی کنم که با ساجد موافق باشم. راستش من از "بارداری ناخواسته" این را میفهمم که باردار نخواسته است که باردار شود نه اینکه خواسته است باردار نشود. "ناخواسته" را من "چنین نیست که خواسته باشد" میفهمم نه "خواسته که نه".

    پاسخحذف